حضرت عبدالبها می فرمایند:
این زندگانی عالم فانی در اندک زمانی منتهی گردد و این عزت
و ثروت و راحت و خوشی خاکدانی عنقریب زائل و فانی شود
خلق را به خدا بخوانید و نفوس را به روش و سلوک ملاء اعلی
دعوت کنید.یتیمان را پدر مهربان گردید و بیچارگان را ملجاء و
پناه شوید ، فقیران را کنز غنا گردید و مریضان را درمان و شفا
معین هر مظلومی باشید و مجیر هر محروم.در فکر آن باشید که
خدمت به هر نفسی از نوع بشر نمایید وبه اعراض و انکار و
استکبار و ظلم و عدوان اهمیت ندهید و اعتنا نکنید و بالعکس
معامله نمایید.وبه حقیقت مهربان باشید نه به ظاهر و صورت.
Tuesday, December 27, 2011
" دستت را به من بده....." :
نتوانم به تو پیوستن و نی از تو گسستن
نه ز بند تو رهایی نه کنار تو نشستن
ای نگاه تو پناهم ! تو ندانی چه گناهی ست
خانه را پنجره بر مرغک طوفان زده بستن
تو مده پندم از این عشق که من دیر زمانی
خود به جان خواستم از دام تمنای تو رستن
دیدم از رشته ی جان دست گسستن بود آسان
لیک مشکل بود این رشته ی مهر تو گسستن
امشب اشک من ازرد و خدا را که چه ظلمی ست
سوی اشکم نگهت گرم خرامید و چه زیباست
آهوی وحشی و در چشمه ی روشن نگرستن
ساقه ی خرم گلدان نگاه تو شکستن
شفیعی کدکنی
Monday, December 19, 2011